Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-05@19:03:06 GMT

شاخ‌های اینستا از زاویه‌ای دیگر!

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۷۴۹۸۸۴

شاخ‌ها همه جا هستند؛ همه حوزه‌ها را قرق کرده‌اند و در همه قلمرو‌ها روی رقیب را کم می‌کنند. شاخ رستوران، شاخ مجلس عروسی، شاخ مد، شاخ زیبایی، شاخ زشتی، شاخ عشق، شاخ ترس، شاخ تهوع، شاخ رمانتیک و...

اخبار اجتماعی- برای بسیاری که هنوز دل در دوران بی‌موبایل و پیشا فضای مجازی دارند، هجوم چندین میلیونی به صفحه اینستاگرامی یک خواننده، یا زیرزمینی برای کامنت گذاشتن، میلیون‌ها دنبال‌کننده صفحه دختری که می‌خواهد زشت باشد و ترسناک غیرقابل درک است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شناخت معیار‌های جذابیت و محبوبیت در فضای مجازی یک معمای بزرگ است. چه انگیزه‌ای باعث می‌شود یک جوان هر روز کلیپی از آشغال خوردنش بگذارد و چند صد هزار نفر هم دنبالش کنند و... با این حال برای بسیاری تنها طریق، پیمودن ره صد ساله در یک شب، شاخ شدن است. فالوور که بالا می‌رود، دیده می‌شوی؛ آگهی دهنده‌ها سراغت می‌آیند، پول هم که نباشد، اعتبار هست، رو کم کنی هست، نقل هر محفلی شدن هست و...، اما آیا این همه انگیزه‌های یک شاخ است؟

دکتر محمدسعید ذکایی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه معتقد است میل به شاخ شدن از زمینه‌ها و شرایط متنوعی سرچشمه می‌گیرد و برخی خصوصیات فردی مانند میل به شهرت، رهبری کردن و برونگرا بودن احتمالاً مؤثر است با این حال در سطح فرهنگی و ساختاری، شرایط مهم‌تری هست که قابل بررسی است. میل به دیده شدن در فرهنگ رسانه‌ای امروز اهمیتی وافر یافته. دیده شدن فی‌نفسه به ارزشی تبدیل شده و دسته‌ای برای آن ریسک و مخاطرات زیادی را تقبل می‌کنند. مسابقه برای دریافت بیشترین هواداری در این معنا نشانه‌ای برای موفقیت تلقی می‌شود:

«روشن است که این نیاز ذاتاً جدید نیست و همیشه به شکلی با انسان‌ها بوده است. کسب شهرت و طرف توجه قرار گرفتن همیشه برای بسیاری از مردم ارزشمند بوده، با این حال تغییر اساسی در شکل، گستره، ابزار‌ها و البته پیامد‌های این میل است. پیش از این بر سر راه‌های مشروع و مقبول کسب شهرت وفاق بیشتری وجود داشت. داشتن هنر، مهارت، جذابیت ظاهری، اندیشه نو و زیبا، کاریزما (اخلاقی، دینی، سیاسی و مانند آن)، قدرت فیزیکی، روحیه شجاعت و جنگاوری از جمله زمینه‌های جست وجوی شهرت بود. به همان سان وفاق بیشتری در متن جامعه و در بین هواداران بر سر معیار‌ها و استاندارد‌های محبوبیت وجود داشت و از این رو با وجود توسعه کمتر و دسترسی بسیار محدودتر به رسانه‌های ارتباطی مشاهیر برای نسل‌ها در ذهن مخاطبان و هواداران خود باقی می‌ماندند؛ بنابراین امروز به رغم آنکه این میل امتدادی از تجربه‌ای تاریخی و ذاتی برای بشر شمرده می‌شود، سویه‌های جدیدی هم در خود دارد.

جست وجوی تمایز حداکثری به هر قیمت مشخصه نمونه‌های خاص از سلبریتی‌ها یا شاخ‌های مجازی است. لذت موضوع بحث قرار گرفتن، طرف توجه زیاد بودن و دیده شدن انگیزه اصلی را برای آن‌ها تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر در مواردی از حریم مشروعیت یا تحمل عرف یا قانون خارج شدن نیز می‌تواند برای اقلیتی تجربه‌ای لذتبخش به شمار آید. بدیهی است شرایط رقابتی برای جلب توجه و ستاره شدن شانس موفقیت را تنها برای اقلیتی مهیا می‌سازد که خلاقیت، مهارت و پشتکار بیشتری داشته باشند با این همه برای کسانی که تحمل این شرایط سخت و رقابتی را دارند همواره امکان استفاده از روزنه‌ها و فرصت‌های غیرمتعارف برای کوتاه کردن این مسیر وجود دارد. روی آوردن به شیوه‌های غیراخلاقی، خشونت‌ورزی، فریبکاری و دروغگویی، تحریک عواطف جمعی و شیوه‌های دیگر از جمله راه‌هایی هستند که وسوسه کننده به نظر می‌رسند و دسته‌ای به آن میل می‌یابند. به این ترتیب شاخ شدن را می‌توان برشی از اقتصاد فرهنگی رسانه‌های انبوه مجازی در عصر حاضر تلقی کرد که به مثابه یک خرده فرهنگ قواعد، منطق و شرایط ظهور و تداوم خاص خود را دارد.»

جاذبه رسانه‌های غیررسمی

این استاد دانشگاه با بیان اینکه هم اکنون فاصله‌ای بین رسانه‌های رسمی و مجازی وجود دارد می‌گوید: «این فاصله به درجاتی برآمده از فاصله فرهنگ رسمی و بخشی از فرهنگ عامه پسند (غیررسمی) در ایران است و بخشی نیز به قابلیت‌ها و شرایط تکنولوژیک رسانه‌های مجازی بازمی‌گردد. فاصله بیشتر فرهنگ رسمی و غیررسمی جذابیت‌های بیشتری به رسانه‌های مجازی می‌بخشد و علاقه‌مندان به جست وجوی سبک‌های زندگی متفاوت را به خود جلب می‌کند. این فضا می‌تواند تأمین کننده نیاز به هیجان‌خواهی‌ها و ماجراجویی‌های مقبول، نیمه مقبول و یا غیرمقبول کاربران با سبک‌های مختلف زندگی تبدیل شود. سیالیت، سرعت و گستره انتخاب، چند رسانه‌ای بودن و جذابیت‌های مربوط به طراحی این شبکه‌ها بسیاری را به خود جلب می‌کند؛ بنابراین این فاصله در اغلب متن‌ها و ساختار‌های اجتماعی وجود دارد. رسانه‌های مجازی بویژه برای نسل‌های جوان که عموما مهارت و علاقه بیشتری نیز به این فضا نشان می‌دهند، مقبولیت بیشتری دارد. مواجهه مستمر با این فضا آثار عمیقی بر ذائقه‌ها، خرده فرهنگ‌ها و جهان زندگی کاربران آن بر جای می‌گذارد و گاه به مکانی امن برای افرادی تبدیل می‌شود که هیجان خواهی را به شیوه‌ها و مقیاس‌های متفاوتی دنبال می‌کنند.»

به اعتقاد این استاد دانشگاه نکته حائز اهمیت، فرهنگ هواداری است که آثار چندگانه‌ای را در سطوح مختلف به همراه دارد. در مقیاس جهانی مسیر برای ترویج فرهنگ عامه پسند جهانی و شکل گیری هواداری بین‌المللی است. میل به آشنایی با ستاره‌ها و مشاهیر و کنجکاوی در حیات آن‌ها دغدغه طیف روزافزونی از نسل‌های جوان‌تر را شکل می‌دهد. فالوور محوری در شکل رادیکال زمینه نفوذ فرهنگ‌ها، تاریخ، اقتصاد و در شکل شیوه‌های زیست غیر بومی را سهل می‌کند: «بدیهی است که در این تجربه همچنان سهم سلبریتی‌های غربی و فرهنگ پشتیبان آن بیشتر است با این حال شرایط و نمونه‌های شکل‌گیری فرهنگ‌های هواداری با محوریت کشور‌های شرقی هم در ایران برقرار است که نمونه آن هواداران سلبریتی‌های ژاپنی و کره‌ای در ایران است.»

به اعتقاد وی در سطح محلی و ملی نیز هواداری آثار عمیق بر جای می‌گذارد. هواداری بخشی از ریتم زندگی روزمره کاربران و تجربه فراغتی آن‌ها را می‌سازد. هواداران به مثابه نسخه‌های فرهنگی میل به تعقیب و در بسیاری موارد شبیه‌سازی سبک زندگی مشاهیر مجازی را می‌یابند. فالوور محوری به مثابه تجربه‌ای سرایتی تعاریف مشهور شدن و مورد توجه قرار گرفتن را متفاوت می‌سازد و بر انگیزه‌های متفاوتی سوار می‌کند. فالوور محوری میل به پیروی و رفتار‌های تقلیدی و نمایشی را برمی‌انگیزاند. افراط در این تجربه روزمرگی را بر زندگی غالب ساخته و با وابسته کردن طرفداران مسیر‌های متفاوت تجربه زندگی را از آن‌ها سلب می‌کند. افراط در این تجربه به نوعی هرز دادن انرژی عاطفی و شناختی جوانان را به همراه دارد. هواداری البته در مواردی هویت بخش است و فرصت‌هایی را نیز برای مشارکت‌جویی‌های عاطفی، اظهاری و اجتماعی و سیاسی فراهم می‌سازد. با این همه در وجه غالب آن در ایران در خدمت مصرف و تأمین سلیقه‌های سبک زندگی قرار دارد.»

روانشناسی جذابیت خارج از عرف

به اعتقاد دکتر مسعود غفاری روانشناس، انگیزه‌های روانی افرادی که با هنجارشکنی و کار‌های خارج عرف می‌خواهند در فضای مجازی به اصطلاح شاخ شوند متفاوت است. حال این نیاز‌ها می‌خواهد به دلیل تجارت و بازرگانی باشد یا به دلیل اعتراض به وضعیت سیاسی و اجتماعی، جلب توجه یا حتی همه این موارد: «فرد به خاطر رفع نیازش می‌خوابد یا آب می‌نوشد و غذا می‌خورد و تا زمانی که نیاز را در درون خود احساس نکند کاری را انجام نمی‌دهد، اما برخی اوقات این نیاز‌ها منجر به حرکاتی می‌شود که جذابیت‌هایی برای گروه‌های مختلف ایجاد می‌کند و گاهی منجر به افزایش دنبال کنندگان آن‌ها می‌شود. اما آنچه که هست باید دید پیامد‌های رفتاری، اخلاقی، فرهنگی، انسانی، شرافتی این افراد آیا منفی است یا مثبت؟ البته باید توجه داشته باشید که در یک جامعه ۸۰ میلیونی، ۸۰ گونه اندیشه، باور و نگرش وجود دارد و تا جایی که آسیبی برای دیگران نداشته باشد نمی‌توان گفت که خاطی هستند. در واقع برخی افراد بدون آنکه به کسی ضربه بزنند یا از راه قاچاق و کار‌های خلاف امرار معاش کنند، دوست دارند با تغییر چهره خود شبیه افرادی خاص و مشهور شده یا از این راه کسب درآمد کنند که از نظر من ایرادی ندارد و نباید خیلی مزاحم آن‌ها شویم، ولی اگر چنانچه راه بهتری داشته باشد جامعه باید به این افراد راه بدهد تا اینکه بتوانند از راه‌های درست‌تر و منطقی‌تری به زندگی‌شان بپردازند. همچنین رسانه‌های رسمی نباید فقط از دیدگاه مدیران کلان اجتماعی به ماجرا نگاه کنند. در واقع رسانه‌ها بسیاری از مواردی را که باید ببینند نمی‌بینند و مسیر متفاوتی را پیش گرفته‌اند.»

دکتر غفاری در ادامه پیامد‌های اجتماعی و فرهنگی فالوور محوری در فضای مجازی را بسته به فرد پیام دهنده و اینکه چه جهان بینی، باور و یا هدفی داشته باشد، می‌داند و می‌گوید: «هم اکنون نئونازیست‌ها در آلمان با وجود آنکه نگاه‌های نژادپرستانه موضوع ساده‌ای نیست، می‌خواهند این موضوع را دنبال کنند یا اینکه در برخی کشور‌ها افراد می‌توانند در فضای مجازی به مسائل هنری، فرهنگی، حتی همدلی و مسائلی که از دید حکومت هم خیلی آزاد نیست بپردازند و از چنین راه‌هایی اهداف خود را دنبال کنند و دلیل آن این است که رسانه‌های رسمی نیاز‌های مشروع افراد را برآورده نمی‌کنند از این رو فرد سعی می‌کند از راه‌های دیگر نیازهایش را تأمین کند.»

جلب توجه به معنای میل و اشتیاق نیست

دکتر اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه‌ای دانشگاه آزاد که موافق فعالیت افراد در فضای مجازی و ستاره شدن در این فضاست می‌گوید: «دیده شدن توانمندی‌ها و قابلیت‌ها و شهرت مهم‌ترین علت حضور افراد در فضای مجازی است که به نظرم هیچ اشکالی ندارد، اما دیده شدن به قیمت برهم ریختن نظم اجتماعی و هدف قرار دادن امنیت روحی و روانی جامعه و زیر پا گذاشتن اخلاقیات و زیر سؤال بردن شخصیت انسانی، قابل سرزنش است و مورد پذیرش نیست. کما اینکه در برخی موارد این دیده شدن به دلیل کمبود‌های شخصیتی و نداشتن اعتماد به نفس صورت می‌گیرد.»

نصراللهی می‌افزاید: «اگر یک نفر درحالی که کت و شلوار به تن دارد و کراوات زده در خیابان چهار دست و پا راه برود، می‌تواند توجه دیگران را جلب کند. چون آن مدل پوشش و راه رفتن از یک انسان نرمال و طبیعی قابل انتظار نیست. در واقع هر چیزی که قابل انتظار نباشد توجه مردم را به خود جلب می‌کند. اما جلب توجه به مفهوم میل و اشتیاق و یک حس مثبت نیست. بلکه برخی مواقع ممکن است این جلب توجه‌ها به دلیل تنفر باشد نه محبوبیت و علاقه و دوست داشتن.»

رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه‌ای دانشگاه آزاد با اشاره به اینکه رسانه‌های رسمی کشور به موازات پیشرفت‌ها و تحولاتی که بین فضای مجازی و اقشار مختلف جامعه اتفاق افتاد، رشد نکرده‌اند می‌گوید: «رسانه‌های رسمی کشور در ۴۰-۳۰ سال قبل خودشان حبس شده و با همان روش‌ها و شاخص‌های قدیمی و شناختی که سابق از مخاطبان‌شان داشتند اقدام به تولید اخبار و اطلاعاتی می‌کنند که فاصله بسیار زیاد و عمیقی بین نیاز‌های واقعی مردم با آنچه آن‌ها فکر می‌کنند و منتشر می‌کنند، دارد. به همین دلیل است که اعتماد مردم به رسانه‌های رسمی کشور کاهش پیدا می‌کند و از سویی دیگر میزان مصرف رسانه‌ای مردم از رسانه‌های جدید همچون اپ‌های مختلف موبایلی و پلتفرم‌های جدید مبتنی بر وب هر روز بیشتر می‌شود. براساس آمار‌هایی که در دنیا وجود دارد از هفت ساعت زمانی که مردم صرف رسانه‌های مختلف می‌کنند حدود چهار ساعت آن مربوط به پی سی‌ها و اپ‌های موبایلی است و تلویزیون که یک زمانی سلطان رسانه‌ها بود کمتر از دوساعت شده است.»

وی با بیان اینکه ما سال‌هاست با پدیده ارتباط جمعی شخصی روبه‌رو شده‌ایم، می‌گوید: «در این پدیده هر فرد می‌تواند خودش رسانه باشد و براین اساس می‌تواند صفحه اینستاگرامی یا توئیتر و... یا کانال تلگرامی داشته باشد و هرچیزی را به هر زبانی که دوست داشته باشد در هر زمان و با هر ابزاری مخابره کند. اما متأسفانه بسیاری از رسانه‌های ما یا این مسأله را درک نکرده‌اند یا نمی‌خواهند به روی خودشان بیاورند. به همین دلیل زیان‌های بسیار زیادی از این بابت متوجه کشور می‌شود و این شکاف بین رسانه‌های رسمی و فضای مجازی درحال افزایش است.»

 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: توئیتر دروغگویی عشق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۴۹۸۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پدر، مادر، ما متهمیم ...

وقتی در اتوبوس انسان‌هایی را می‌بینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانه‌اند و با عدم رعایت خود ده‌ها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری می‌کنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار می‌کشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت می‌کنی، وقتی در جشن چهارشنبه‌سوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده می‌بینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقش‌ها را در مرز فاجعه رصد می‌کنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته می‌بینی ، وقتی ...

چندی‌ست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شده‌ام و گویی هرچه بیشتر دقیق می‌شوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا می‌شود.

آنچه می‌بینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلم‌هایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.

قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.

آری، در هر جامعه‌ایی حاکمیت و دولت با فرهنگ‌سازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگ‌سازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟

آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟

نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟

در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست

اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..

به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمی‌توان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.

شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروه‌های منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.

باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.

پس، از آنچه داریم برای آنچه می‌توانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.

همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روان‌شناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.

قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.

که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

*فعال اجتماعی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032

دیگر خبرها

  • تصویر باورنکردنی از یک خیابان در شهر اروپایی سوژه فضای مجازی شد
  • لحظه یافتن یسنا از زاویه دوربین کایت هلال احمر
  • پدر، مادر، ما متهمیم ...
  • عکس| اعتراض عجیب‌وغریب چینی‌ها به شرایط کاری
  • هرقانونی در فضای مجازی به معنای محدود کردن فضای مجازی نیست!
  • نگاه خلاقانه در ساخت مستند رادیویی تاثیرگذار است
  • ببینید/ ایران از واقعیت تا فضای مجازی
  • شیعه باید منطق و استدلال را فراگیرد
  • خورشید را هرگز از این زاویه ندیده‌اید/ فیلم
  • زبان طنز نیشدار است